عنوان اصلی: “20 برابر در 2 روز: نگاهی سریع به مکانیسم بازارگردانی خودکار میمکوین جدید Snowball”
نویسنده اصلی: دیوید، شنچائو تِکفلو
بازار کریپتو در دسامبر به اندازه آب و هوا سرد است.
معاملات زنجیرهای برای مدت طولانی راکد بوده و روایتهای جدید به سختی پیدا میشوند. با نگاهی به درام و شایعاتی که این روزها در CT چینی میچرخد، مشخص است که دیگر افراد زیادی در این بازار بازی نمیکنند.
اما جامعه انگلیسیزبان اخیراً در مورد چیز جدیدی بحث میکند.
یک میمکوین به نام Snowball در ۱۸ دسامبر روی pump.fun راهاندازی شد و در عرض چهار روز، ارزش بازار آن به ۱۰ میلیون دلار صعود کرد و همچنان در حال ثبت سقفهای جدید است. با این حال، به ندرت در جامعه چینی ذکر شده است.
در محیطی با روایتهای جدید کم و حتی میمها که نتوانستهاند علاقه جلب کنند، این یکی از معدود چیزهایی است که برجسته میشود و مقداری اثر ثروت محلی ارائه میدهد.
نام Snowball به اثر گلوله برفی ترجمه میشود که دقیقاً همان داستانی است که قصد روایت آن را دارد:
یک مکانیسم که به توکن اجازه میدهد «خودش بزرگتر شود».
تبدیل کارمزدهای معامله به فشار خرید: بازارگردانی گلوله برفی
برای درک کاری که Snowball انجام میدهد، ابتدا باید بدانید که توکنهای روی pump.fun معمولاً چگونه پول درمیآورند.
در pump.fun، هر کسی میتواند در عرض چند دقیقه یک توکن ایجاد کند. خالقان توکن میتوانند یک «کارمزد خالق» تعیین کنند که اساساً درصدی از هر معامله را به کیف پول خودشان میبرد، معمولاً بین ۰.۵٪ تا ۱٪.
این پول از نظر تئوری برای ساخت جامعه و بازاریابی در نظر گرفته شده، اما در عمل، اکثر توسعهدهندگان انتخاب میکنند که به اندازه کافی جمعآوری کنند و سپس خارج شوند.
این بخشی از چرخه عمر معمول یک میمکوین است. راهاندازی، پامپ، جمعآوری کارمزدها، خروج. سرمایهگذاران روی خود توکن شرط نمیبندند، بلکه روی درستکاری توسعهدهنده شرط میبندند.
رویکرد Snowball این است که از این کارمزد خالق صرفنظر کند.
به طور دقیق، ۱۰۰٪ کارمزد خالق به کیف پول هیچ کسی نمیرود، بلکه به طور خودکار به یک ربات بازارگردانی زنجیرهای منتقل میشود.
این ربات به صورت دورهای سه کار را انجام میدهد:
اول، از وجوه انباشته شده برای خرید توکن از بازار استفاده میکند و فشار خرید ایجاد میکند.
دوم، توکنهای خریداری شده و SOL متناظر را به استخر نقدینگی اضافه میکند تا عمق معاملات بهبود یابد.
سوم، با هر عملیات ۰.۱٪ از توکنها را میسوزاند و تورم منفی ایجاد میکند.
علاوه بر این، درصد کارمزد خالق برای این توکن ثابت نیست، بلکه بر اساس ارزش بازار بین ۰.۰۵٪ تا ۰.۹۵٪ نوسان میکند.
وقتی ارزش بازار پایین است، کارمزد بالاتر است تا ربات بتواند سریعتر مهمات جمعآوری کند. وقتی ارزش بازار بالا است، کارمزد کاهش مییابد تا اصطکاک معامله کمتر شود.
به طور خلاصه، منطق این مکانیسم این است: هر بار که معامله میکنید، بخشی از کارمزد به طور خودکار به فشار خرید و نقدینگی تبدیل میشود، نه اینکه به جیب توسعهدهنده برود.
بنابراین، درک اثر گلوله برفی آسان است:
معامله کارمزد تولید میکند → کارمزدها به فشار خرید تبدیل میشوند → فشار خرید قیمت را بالا میبرد → قیمتهای بالاتر معاملات بیشتری را جذب میکند → کارمزدهای بیشتر… از نظر تئوری، میتواند خودش ادامه دهد.
مروری بر دادههای زنجیرهای
حالا که مکانیسم را پوشش دادیم، بیایید به دادههای زنجیرهای نگاه کنیم.
Snowball در ۱۸ دسامبر راهاندازی شد و از آن زمان چهار روز میگذرد. ارزش بازار آن از صفر به ۱۰ میلیون دلار صعود کرده است، با حجم معاملات ۲۴ ساعته بیش از ۱۱ میلیون دلار.
برای یک میمکوین روی pump.fun، این عملکرد در محیط فعلی از قبل بادوام محسوب میشود.
از نظر توزیع توکن، در حال حاضر ۷,۲۷۰ آدرس دارنده وجود دارد. ده دارنده برتر در مجموع حدود ۲۰٪ از کل عرضه را تشکیل میدهند، با بزرگترین دارنده منفرد که ۴.۶۵٪ را در اختیار دارد.
(منبع داده: surf.ai)
هیچ آدرس منفردی ۲۰-۳۰٪ از توکنها را در اختیار ندارد، که توزیع را نسبتاً غیرمتمرکز میکند.
از نظر دادههای معاملاتی، از زمان راهاندازی بیش از ۵۸,۰۰۰ تراکنش انجام شده است، با ۳۳,۰۰۰ خرید و ۲۴,۰۰۰ فروش. حجم خرید کل ۴.۴ میلیون دلار و حجم فروش کل ۴.۳ میلیون دلار است که منجر به ورود خالص حدود ۱۰۰,۰۰۰ دلار شده است. خرید و فروش تقریباً متعادل هستند و فشار فروش قاطعانهای وجود ندارد.
استخر نقدینگی حدود ۳۸۰,۰۰۰ دلار نگه میدارد که به طور مساوی بین توکنها و SOL تقسیم شده است. برای ارزش بازاری با این اندازه، عمق به ویژه زیاد نیست و سفارشهای بزرگ همچنان با لغزش قابل توجهی مواجه خواهند شد.
نکته قابل توجه دیگر این است که Bybit Alpha کمتر از ۹۶ ساعت پس از راهاندازی، لیست شدن این توکن را اعلام کرد که تا حدی محبوبیت کوتاهمدت آن را تأیید میکند.
حرکت دائمی با بازار سرد روبرو میشود
پس از گشتوگذار، مشخص است که بحث جامعه انگلیسیزبان درباره Snowball عمدتاً بر روی خود مکانیسم متمرکز است. منطق حامیان سرراست است:
این اولین میمکوینی است که ۱۰۰٪ کارمزد خالق را در پروتکل قفل میکند و از خروج توسعهدهندگان با پول جلوگیری میکند. حداقل از نظر ساختاری، از سایر میمکوینها امنتر است.
توسعهدهنده نیز با این روایت همسو است. کیف پول توسعهدهنده، کیف پول ربات بازارگردانی و لاگهای تراکنش همگی به صورت عمومی در دسترس هستند و بر «شفافیت زنجیرهای» تأکید میکنند.
@bschizojew خود را به عنوان «اسکیزوفرنیک زنجیرهای، نیروهای ویژه 4chan، کهنهکار نسل اول میمکوین» برچسب میزند، که حالوهوای خودتحقیرآمیز degen را منتشر میکند و با جامعه بومی کریپتو طنینانداز میشود.
اما امنیت مکانیسم و سودآوری دو چیز متفاوت هستند.
اثر گلوله برفی به حجم معاملات کافی متکی است تا به طور مداوم کارمزد برای ربات تولید کند تا بازخریدها را اجرا کند. معاملات بیشتر به معنای مهمات بیشتر برای ربات، فشار خرید قویتر، قیمتهای بالاتر و معاملات بیشتر است…
این حالت ایدهآل برای چرخفلای بازخرید هر میمکوین است که در بازار گاوی بچرخد.
مشکل این است که چرخفلای برای شروع به حرکت خارجی نیاز دارد.
وضعیت فعلی بازار کریپتو چیست؟ فعالیت زنجیرهای کم است، محبوبیت میمکوین به طور کلی در حال کاهش است و از قبل سرمایه کمی مایل به تعقیب میمکوینها است. در این زمینه، اگر فشار خرید جدید ادامه نیابد و حجم معاملات کاهش یابد، کارمزدی که ربات میتواند جمعآوری کند کاهش مییابد، قدرت بازخرید تضعیف میشود، پشتیبانی قیمت کم میشود و تمایل به معامله بیشتر کاهش مییابد.
چرخفلای میتواند به صورت مثبت بچرخد، اما میتواند به صورت منفی نیز بچرخد.
مسئله واقعبینانهتر این است که مکانیسم تنها یک نقطه ریسک را برطرف میکند – «خروج توسعهدهندگان با پول» – اما میمکوینها با ریسکهای بسیار بیشتری مواجه هستند.
فروش نهنگها، نقدینگی ناکافی و منسوخ شدن روایتها – هر یک از اینها میتواند رخ دهد و بازخرید ۱۰۰٪ کارمزد تنها میتواند تا این حد کاری انجام دهد.
همه از کلاهبرداری میترسند و کسی در جامعه چینی به خوبی جمعبندی کرد:
اگر میخواهی بازی کن، اما غرق نشو.
بیش از یک گلوله برفی در حال غلتیدن
Snowball تنها پروژهای نیست که این داستان بازارگردانی خودکار را روایت میکند.
درون اکوسیستم pump.fun، توکنی به نام FIREBALL کار مشابهی انجام میدهد: بازخرید و سوزاندن خودکار، بستهبندی شده به عنوان پروتکلی که سایر توکنها میتوانند ادغام کنند. با این حال، ارزش بازار آن بسیار کوچکتر از Snowball است.
این نشان میدهد که بازار در حال حاضر به سمت «میمکوینهای مکانیسممحور» واکنش نشان میدهد.
روش سنتی شیل، پامپ و هیاهوی جامعه در جذب سرمایه کمتر مؤثر میشود. استفاده از طراحی مکانیسم برای روایت داستانی از «امنیت ساختاری» ممکن است یکی از روندهای اخیر برای میمکوینها باشد.
با این حال، ایجاد مصنوعی مکانیسمها یک بازی جدید نیست.
در سال ۲۰۲۱، (۳,۳) OlympusDAO کلاسیکترین مورد بود، که مکانیسمهای استیکینگ را با نظریه بازی بستهبندی کرد و داستانی از «اگر کسی نفروشد، همه سود میبرند» روایت کرد. در اوج خود، ارزش بازار آن به دهها میلیارد دلار صعود کرد. نتیجه، همانطور که میدانیم، یک سقوط مارپیچی بود و بیش از ۹۰٪ ارزش خود را از دست داد.
حتی زودتر، مدل Safemoon از «مالیات بر هر معامله و توزیع آن بین دارندگان» نیز روایتی از نوآوری مکانیسم بود، که با شکایت SEC و اتهام کلاهبرداری به بنیانگذار پایان یافت.
مکانیسمها میتوانند قلابهای روایی عالی باشند، که در کوتاهمدت سرمایه و توجه جذب میکنند، اما مکانیسمها خودشان ارزش ایجاد نمیکنند.
وقتی سرمایه خارجی از جریان بازایستد، حتی هوشمندانهترین چرخفلای نیز از چرخش بازمیایستد.
در پایان، بیایید مرور کنیم که این میمکوین کوچک در واقع چه کاری انجام میدهد:
تبدیل کارمزدهای خالق میمکوین به یک «ربات بازارگردانی خودکار». خود مکانیسم پیچیده نیست و مشکلی که حل میکند واضح است: جلوگیری از خروج مستقیم توسعهدهندگان با پول.
ناتوانی توسعهدهندگان در خروج به معنای سودآوری شما نیست.
اگر این مکانیسم را جالب یافتید و میخواهید مشارکت کنید، یک چیز را به خاطر بسپارید: این در درجه اول یک میمکوین است و تنها در درجه دوم یک آزمایش با یک مکانیسم جدید.
