{“translated_text”: “{“1”: “
اصلی | Odaily Daily Planet Ethan
\r\n
\r\n
با نزدیک شدن به پایان سال، این که عصای ریاست «شیر اصلی» نقدینگی جهانی – یعنی رئیس فدرال رزرو – سرانجام به دست چه کسی خواهد افتاد، به جذابترین معما در پایان سال تبدیل شده است.
\r\n
چند ماه پیش، هنگامی که نرخ بهره پایه برای اولین بار پس از یک توقف طولانی، نخستین کاهش خود را تجربه کرد، بازار برای مدتی مطمئن بود که کریستوفر والر (Christopher Waller) همان فرد برگزیده است(پیشنهاد مطالعه«پیروزی آکادمیکها، پروفسور شهرستانی والر داغترین نامزد ریاست فدرال رزرو»). در ماه اکتبر، جهت باد ناگهان تغییر کرد و کوین هاست (Kevin Hassett) از پشت سر پیشی گرفت، به طوری که شانس پیروزی او در یک مقطع به ۸۵٪ نزدیک شد. او به عنوان «بلندگوی کاخ سفید» شناخته میشود؛ اگر او بر سر کار بیاید، سیاستها ممکن است کاملاً از خواست ترامپ پیروی کنند، حتی به طعنه او را «دستگاه چاپ پول انسانی» مینامند.
\r\n
اما امروز، ما موقتاً در مورد «نامزد اول» با شانس پیروزی بالاتر بحث نمیکنیم، بلکه بر «رتبه دوم» با بیشترین متغیرها – یعنی کوین ورش (Kevin Warsh) – تمرکز میکنیم.
\r\n
اگر هاست نماینده «انتظار طمع» بازار (نرخ بهره پایینتر، نقدینگی بیشتر) باشد، آنگاه ورش نماینده «ترس و احترام» بازار (پول سختتر، قوانین سختتر) است. چرا بازار اکنون این فرد خارجی را که زمانی «پسر طلایی وال استریت» لقب داشت، دوباره مورد بررسی قرار میدهد؟ اگر او واقعاً کنترل فدرال رزرو را به دست گیرد، منطق بنیادی بازار رمزارزها چه تغییر عظیمی را تجربه خواهد کرد؟(توجه Odaily: دیدگاه اصلی این مقاله بر اساس استنتاج و تنظیم سخنرانیها و مصاحبههای اخیر ورش است.)
\r\n
تکامل ورش: از پسر طلایی وال استریت تا فرد خارجی فدرال رزرو
\r\n
کوین ورش مدرک دکترای اقتصاد کلان ندارد، نقطه شروع حرفهای او نیز برج عاج دانشگاه نبود، بلکه بخش ادغام و تملیک مورگان استنلی بود. این تجربه به او نوعی تفکر کاملاً متفاوت از برنانک یا یلن داد: در دیدگاه آکادمیکها، بحران فقط یک ناهنجاری دادهای در مدل است؛ اما در دیدگاه ورش، بحران همان لحظهای است که طرف مقابل معامله违约 میکند، لحظهای حیاتی که نقدینگی از «وجود» به طور آنی به «عدم» تبدیل میشود.
\r\n
در سال ۲۰۰۶، هنگامی که ورش ۳۵ ساله به عنوان عضو هیئت مدیره فدرال رزرو منصوب شد، بسیاری صلاحیت او را زیر سؤال بردند. اما تاریخ طنز جالبی دارد، دقیقاً همین تجربه عملی «فرد داخل وال استریت» بود که او را به نقشی ضروری در آن طوفان مالی بعدی تبدیل کرد. در تاریکترین لحظات سال ۲۰۰۸، نقش ورش دیگر فراتر از یک ناظر بود، او تنها «مترجم» بین فدرال رزرو و وال استریت شد.
\r\n
\r\n
بخشی از مصاحبه ورش با موسسه هوور دانشگاه استنفورد
\r\n
او از یک سو باید داراییهای سمی بیر استرنز که یک شبه صفر شدند را به زبانی ترجمه میکرد که مقامات آکادمیک بتوانند بفهمند؛ از سوی دیگر، باید قصد مبهم فدرال رزرو برای نجات بازار را به بازاری که وحشتزده بود، ترجمه میکرد. او در مذاکرات آخر هفته دیوانهوار قبل از ورشکستگی لیمن حضور داشت، این درگیری نزدیک باعث شد او نسبت به «نقدینگی» حساسیتی غریزی داشته باشد. او ماهیت تسهیل کمی (QE) را درک کرد: بانک مرکزی در زمان بحران واقعاً باید نقش «وامدهنده نهایی» را ایفا کند، اما این در اصل معاملهای است که با استفاده از اعتبار آینده، زمان بقای حال حاضر را میخرد. او حتی به تندی اشاره کرد که تزریق خون طولانیمدت پس از بحران، در واقع «رابین هود معکوس» است که با بالا بردن مصنوعی قیمت داراییها، از فقرا میدزدد و به ثروتمندان میدهد؛ این نه تنها سیگنالهای بازار را تحریف میکند، بلکه مینهای بزرگتری نیز کار میگذارد.
\r\n
دقیقاً همین حس بویایی تیز نسبت به شکنندگی سیستم بود که هنگام انتخاب ترامپ برای نامزدهای ریاست جدید فدرال رزرو، به عنوان برگ برنده اصلی او عمل کرد. و در این فهرست ترامپ، ورش با نامزد داغ دیگر، کوین هاست، تضاد آشکاری را تشکیل میدهد، این رقابت نیز توسط رسانهها به طعنه «نبرد دو کوین» نامیده شد.
\r\n
\r\n
نامزدهای ریاست فدرال رزرو: هاست در مقابل ورش، منبع تصویر: Odaily اصلی
\r\n
هاست نمایندهای کلاسیک از جناح «اولویت رشد» است، منطق او ساده و مستقیم است: تا زمانی که اقتصاد در حال رشد است، نرخ بهره پایین منطقی است. بازار عموماً معتقد است که اگر هاست به قدرت برسد، به احتمال زیاد به تمایل ترامپ به نرخ بهره پایین تن خواهد داد، حتی ممکن است قبل از مهار کامل تورم، کاهش نرخ بهره را آغاز کند. این نیز توضیح میدهد که چرا هر زمان که شانس پیروزی هاست افزایش مییابد، بازده اوراق قرضه بلندمدت به طور سرسامآوری بالا میرود، زیرا بازار از خارج شدن تورم از کنترل میترسد.
\r\n
در مقابل، منطق ورش بسیار پیچیدهتر است، به سختی میتوان او را به سادگی «شاهین» یا «کبوتر» تعریف کرد. اگرچه او نیز از کاهش نرخ بهره حمایت میکند، اما دلیل آن کاملاً متفاوت است. ورش معتقد است که فشار تورم فعلی به دلیل خرید بیش از حد مردم نیست، بلکه به دلیل محدودیت عرضه و تزریق بیش از حد پول در دهه گذشته است. ترازنامه حجیم فدرال رزرو در واقع در حال «حذف» اعتبار خصوصی است و تخصیص سرمایه را تحریف میکند.
\r\n
بنابراین، نسخهای که ورش ارائه میدهد ترکیبی بسیار آزمایشی است: کوچک کردن ترازنامه تهاجمی (QT) به همراه کاهش نرخ بهره معتدل. قصد او روشن است: با کاهش حجم پول در گردش، انتظارات تورمی را کنترل کند و اعتبار قدرت خرید دلار را بازیابد، یعنی کمی آب را تخلیه کند؛ همزمان با کاهش نرخ بهره اسمی، هزینه تامین مالی بنگاهها را کاهش دهد. این تلاشی سختافزاری است که سعی دارد بدون تزریق نقدینگی، اقتصاد را دوباره به حرکت درآورد.
\r\n
اثر پروانهای بر بازار رمزارزها: نقدینگی، نظارت و ماهیت شاهین
\r\n
اگر پاول مانند یک «ناپدری ملایم» برای بازار رمزارزها باشد که با احتیاط عمل میکند تا کودک را بیدار نکند، آنگاه ورش بیشتر شبیه یک «مدیر سختگیر مدرسه شبانهروزی» با ترکه در دست است. طوفانی که بال زدن این پروانه ایجاد میکند، شاید شدیدتر از آنچه تصور میکنیم باشد.
\r\n
این «سختگیری» ابتدا در وسواس او نسبت به نقدینگی نمایان میشود. بازار رمزارزها، به ویژه بیتکوین، در دهه گذشته تا حدی مشتق از سرریز دلار در سطح جهانی بوده است. و هسته سیاست ورش «بازتنظیم استراتژیک» و بازگشت به اصول پولی محکم دوران ولکر است. «کوچک کردن ترازنامه تهاجمی» که قبلاً ذکر شد، برای بیتکوین هم یک کابوس کوتاهمدت است و هم یک سنگ محک بلندمدت.
\r\n
ورش به صراحت گفته است: «اگر میخواهید نرخ بهره را کاهش دهید، ابتدا”}
